اهمیت اخلاق در اسلام
کتاب الهی بر پایه هدایت، بشر به کمالات معنوی و صفات الهی نهاده شده است و از این رو می بایست به پیامهای معنوی آیات روی کرد و با گوش جان شنید و به آن دل سپرد.
۱- جهاد و بسیج مردم و مبارزه در راه برانداختن ظلم و ستم ۲- ایجاد حکومت عدل الهی. ٣- سازندگی انسان و هدایت و رساندن او به هدف نهایی خلقت و پیشگاه قرب الهی.
هدف از جهاد، زمینه سازی برای تشکیل حکومت الهی است و غرض از جهاد و حکومت فراهم آوردن زمینه مساعد سیر و سلوکی و سکوی پرواز به سوی خداوند، بنابراین تزکیه و آراستن باطن و زدودن موانع، همان رشد و کمال نهایی است که تمام انبیا به آن جهت مبعوث گردیدهاند و آنان از زندگی خود و در پی تحقق آن، در جهاد و تلاش بودند.
مفسر عالی مقام ما با اعتقاد به این مطلب، تزکیه را هدف اساسی و نهایی نزول آیات قرآن کریم می داند و می فرماید: «و لما کان اساس الکتاب الالهى لهدایه عائله البشر الى الکمالات الأخلاقیة و الأوصاف الالهیه، لابد من الاشاره الى المسائل و المباحث» مؤلف در این گفته در واقع پاسخی ارائه می دهد به اینکه چرا در تفسیر آیات به مسائل اخلاقی و معنوی رو آورده و سرفصلی تحت عنوان «اخلاق و نصیحت» گشوده است و می فرماید:
کتاب الهی بر پایه هدایت، بشر به کمالات معنوی و صفات الهی نهاده شده است و از این رو می بایست به پیامهای معنوی آیات روی کرد و با گوش جان شنید و به آن دل سپرد. با توجه به نکات یاد شده و اینکه ترقی معنوی انسان، هدف نهایی انزال کتب و ارسال رسیل می باشد، می توان به اهمیت علم اخلاق پی برد، زیرا اخلاق اسلامی تنها دانشی است که عهده دار این مهم است و در آن قوانین، ضوابط، میزان، ارکان، موانع و دستورات سیر و سلوک ترسیم گردیده است. «اخلاق» و «علم مراقبت» توان و انرژی آن را دارد که انسان را به هر وضعیتی که دارد و در هر کجا که هست به حرکت و سیر و سلوک آورد و در تمام قدمها و حالات معنوی همراه باشد ویاری رساند تا اینکه سالک، به مقصد و مقصود حقیقی واصل گردد و علم مراقبت با پیوندی که با هدف نهایی آفرینش را دارد در میان علوم دینی، شریف ترین و برترین رتبه را حائز باشد.
متاسفانه اخلاق اسلامی در جامعه های اسلامی به ویژه مراکز فرهنگی و حوزه های علمیه از جایگاه ویژه خود برخوردار نیست و با آن دانش شریف و عزیز به طور جنبی و حاشیه ای برخورد می شود حتی بسان سایر علوم مورد اهتمام و در متن درس و بحث قرار ندارد. مفسر عالی مقام با توجه با این جایگاه والای علم اخلاق کوشیده است که در تفسیر آیات از مباحث اخلاقی بهره گیرد و با طرح مطالب لطیف معنوی به خواننده روحی تازه و به اهداف سیر و سلوکی آیات قرآن جامه عمل بپوشاند ونیز ایشان با اهتمام کامل توانسته است در تفسیر شریف خود دانش اخلاق را در جایگاه ویژه و شایسته خود قراردهد و از مهجوریت و کم توجهی بکاهد. بالاتر اینکه مفسر ما بیان مطالب معنوی را از مهم ترین وظایف در تفسیر قرآن کریم می داند و می فرماید: «و على کل حال یا ایها المفسر قم و انذر الناس عن السیر فی المفاهیم و الترکیب و النکات و الخصوصیات و بشرهم بالسفر فی حقیقته الکتاب ورحه وفی دقیقه هذا النموذج الالهی و شئونه حتی ینال العبد ما جاء لا جله الکتاب و الله الهادی الى دار الحقیقه و العنوان.» ایشان در این کلام بیان می دارد که وظیفه مفسر تنها پرداختن به بیان مفاهیم و نکات و خصوصیات کلامی نیست و عمده ترین وظیفه او کوشش در هدایت و سوق مردم به روح قرآن کریم و مراتب معنوی آن می باشد.
زبان اخلاق: حضرت آیت العظمی امام خمینی (قدس سره) که سالیان متمادی به درس اخلاق در حوزه علمیه قم رونق بخشیده بودند، برای اخلاق به ویژه در مکتب اهل بیت زبانی ممتاز و جدا از سایر علوم قائل می باشند و خود نیز با همان زبان، درس اخلاق را بیان می داشتند که آثار مهم روحی و تربیتی در دلها و جانها باقی می گذاشت. و مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خمینی (رضی الله عنه) که به شاگردی مکتب پدر بزرگوار خود افتخار می کند در این تفسیر گرامی با همان زبان و روش به طرخ مباحث و بیان مطالب اخلاقی می پردازد. خصوصیت و ویژگی زبان اخلاق را در مقایسه با زبان سایر علوم می توان دریافت هر یک از علوم ضمن اینکه از موضوع مسائل و روش و نتایج ممتاز برخوردار هستند ولی به طور عموم از زبان واحدی در بیان مسائل استفاده می کنند. در علوم، مفاهیم، مسائل، مطالب و روش ها با زبان توصیف و تبیین القا می گردند و انسان را با بیرون کشاندن از خود به دنبال فهم و درک و مهارت سوق می دهند و مخاطب و طرف سخن عقل است که با تمرکز و دقت به پیگیری به نتایج و حل مسائل دست می یابد. اخلاق انسان را به نفس و مراقبت های آن فرا می خواند و زبان آن با علم متفاوت است و به توصیف مفاهیم و مطالب نمی پردازد.
و تمام حساسیت به درک و فهم و مهارت اصلی علوم می باشد انحصار ندارد و دانش اخلاق توجه کامل را به خودسازی و ترقی و تکامل و درد و درمان معطوف می سازد و مخاطب آن فقط عقل نیست، بلکه با دل و فطرت پاک سخن می گوید و از وی پاسخ می طلبد و در او اثر می جوید و زبان آن عبارتند از: پند و موعظه، تذکر و نصیحت، مهربانی و خیرخواهی، هشداری و نهیب بیداری. تذکر است به علم و بصیرت الهی، جلال و جبروت خداوند، عظمت و کبریایی او، توجه به نعمت های بی شمار، حلم و گذشت، احسان و انعام، ربوبیت و اکرام، رحمت و غفران، عفو و مقام، فنای دنیا و جاودانگی آن سرای، دوری، راه و کمی زاد و توشه، هشدار و پرهیز از غفلت و گناه، ظلم و ظلمت، شرک و ریا، عجب و تکبر. موعظه و توجه دادن است به آخرت و مراحل آن، جهنم و درکات آن، بهشت و درجات آن، درد و درمان، حسرت و شرمندگی، ظلمت و عذاب، نعمت و نجات. نقش زبان در علم اخلاق را بسان یکی از مباحث آن نباید دانست و آن روحی است در کالبد همه مطالب آن و مباحث اخلاقی بدون آن از حیات، قوام، تازگی و بالندگی برخوردار نمی باشد و آن زبانی است ویژه و اهل خاص دارد و در کام هر عالم نباشد و بر هر قامت راست ناید.
منبع: امید اسلام، معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1390
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}